جمعه، دی ۰۹، ۱۳۸۴

Aluminum 2


چند تصوير از نمايشگاه "آلمينيوم 2" در باکو.

Some pictures of "Aluminum 2" festival in Baku.


"Aluminium" festival is promoting new art, which gradually takes more and more considerable positions in cultural values system – it is techno art.

Countries-participants: Azerbaijan, Georgia, Russia, Iran, Turkey, France, Germany, USA, Japan, Estonia

Location: galleries and public places in Baku. Azerbaijan

نمايشگاه آلومينيم - هنر و فن آوريهاي جديد در باكو
اين نمايشگاه كه توسط وزارت فرهنگ آذربايجان و انجمن كارهاي خلاق (بالهاي زمان) ترتيب داده شده بود هدفش ارائه دادن هنرهائي بود كه با فن آوريهاي جديد ارائه شده بودند.




















/>


20 December 2005

شنبه، آذر ۱۹، ۱۳۸۴

my lost work

اين هم از کار مرهوم بنده ،راستش نميتونم بگم کار خوبی شده بود ولی برای دفعه اوّل بد نيست.
از چهارشنبه اين کار رو خراب کرديم ، از پنجشنبه روی همون آرماتور يه کار جديد با يه مدل جديد شروع کرديم.
برای تموم کردن کار جديد فقط تا يازده ژانويه وقت داريم درحالی که اين يکی رو از اواست سبتامر شروع کرده بوديم. ولی راستش رو بخوايد چون کارمون خوب پيش نميرفت آخراش که گفتند قراره مدل رو عوض کنند بيشتر وقتمون رو به بازی روسی معروف به دوراک(احمق) ميگذارنديم، بازيی که برنده نداره فقط يک بازنده داره!
من قبلاً راجع به اين بازی توی يکی از کتاب های گوگول خونده بودم که طی اون کشيش مجبور ميشه با شيطان هايی که طی راه اسبش رو دزديدند همين بازی رو بکنه.کشيش بعد از چند دفعه دوراک شدن زير ميز يه صليب روی کارتهاش ميکشه و متوجه ميشه که همه ورق ها برگشتند! پس کارتها رو کنار ميگذاره و بعد از تار و مار کردن شياطين بوسيله صليب با اسب خودش که يه پوست و استخون ازش مونده بوده مواجه ميشه ومجبور ميشه از شياطين يه اسب بخواد.
اون ها هم يک اسب ديو آسايه شيطانی بهش ميدهند تا برگرده و ...
راستش من از اين جور داستان ها خيلی خوشم مياد بطوره کلّی آثار گوگول واقعاً شاهکارند حيف که در آخر گوگول هم جنون پيدا ميکنه و به تحريک يه کشيش(بر پدر همشون لعنت)قسمتی از آثارش و همينطور هم يک بخش از کتاب "نفوس مرده" رو توی آتش ميسوزونه ، کتابی که يه شاهکار واقعی به حساب مياد. خوب ديگه روس ها هم برای خودشون يه کارکتر خاصی دارند برای مثال بازی "رولت روسی" رو در نظر بگيريد...و


before!

after!!

sculptors

اين آقايانی که اينجا ميبينيد همکلاسی های بنده هستند ، البته اين عکس مال سال اوله تحصيلشون هست. مجسمه هم کار بالاييه!!!
يادش بخير بعداً تابستون همون سال من کارم رو همونجايی که اينها تو عکس وايسادند قالب گرفتم و زمين و ديوار رو به يک روزی اندختم که انگار توی کلاس کولاک برف اومده! (بعداً يک هفته پاکش ميکردم!! )دفعه اولی بود که کار به اين بزرگی رو تنهايی قالب ميگرفتم.
حالا که فکر ميکنم ميبينم خيلی سريعتر از اونی که بايد باشه گذشت. و رفت.و




جمعه، آذر ۱۸، ۱۳۸۴

new post

اين چند هفته اين قدر سرم شلوغ بود وقت نکردم پست جديدی بفرستم ، راستش علاقه ام رو به وبلاگ نويسی هم تا حدودی از دست دادم ، از طرفی وقت اين کار رو هم ندارم.
به زودی قراره کار هام رو توی نمايشگاه بگذارم ، حالا ببينيم چی ميشه.

اينجا دانشجو های رشته مد هر سال يه نمايش مد ترتيب ميدهند که از لباس هايی هم که خودشون طراحی کردند و دوختند استفاده ميکنند. اين عکس هايی رو که ميبينيد مال پارسال هستند چون امسال هنوز وقتش نرسيده، سعی ميکنم از اون هم عکس بگيرم بفرستم. و