سه‌شنبه، آبان ۱۹، ۱۳۸۸

یک پرتره‌ی در حال اتمام

امیدوارم این کار شروعی باشه بر مجموعه جدیدی از کار های پرتره (پرتره به کار از صورت گفته میشه)
یه توضیح کوچیک هم بدم که نقاشی روی دیوار کار من نیست!!!
کار رو به زودی تمام می کنم و با گچ قالب می گیرم، این روز ها سرم حسابی شلوغه و به کمتر کاری می رسم، بعد از اتمام و قالب گیری کار در باره اش بیشتر توضیح خواهم داد.
فعلا فقط این رو بگم که پرتره رو از روی مدل زنده (یکی از دوستانم) و در چهار جلسه تقریباً نیم ساعته کار کرده ام.
از تمام دوستانی که (هنوز هم) این وبلاگ رو دنبال می کنند خیلی تشکر می کنم. سعی خواهم کرد که به این وبلاگ بیشتر برسم!





چهارشنبه، مهر ۲۲، ۱۳۸۸

سخنی چند در باره تحصیل در باکو

درست همون شبی که تصمیم به باز گشایی این وبلاگ نیمه تعطیل گرفتم کامپیوترم دچار مشکل شد و تقریباً یک هفته ای وقت نکردم تا درستش کنم، به همین دلیل امشب اولین پست از سری جدید رو می فرستم.

اول از همه در باره وضعیت تحصیل در باکو و دانشگاه هنر اینجا چند کلمه.

الان دو سالی هست که ایران مدرک “آکادمی هنر” آذربایجان رو قبول می کنه، حتی یکی از بچه ها از اینجا انتقالی گرفت به دانشگاهی در ایران .(اطلاعی ندارم کدوم دانشگاه)

برای ورود به دانشگاه مثل ایران احتیاج به مدرک پیش دانشگاهی دارید، البته از اونجایی که اینجا همه چیز با پول حل و فصل میشه با چند میلیون رشوه میتونید با دیپلم هم ثبت نام کنید مبلغ دقیقش هم بسته به چونه زدنه البته!!

غیر از این باید زبان ترکی یا روسی هم بلد باشید. طبق قانون اینجا، احتیاجی به امتحان دادن ندارید ولی باید یک سال دوره آموزش زبان (موسوم به حاضرلیق) بگذرونید که شامل درس های تاریخ و طراحی هم هست. در عمل این یک سال برای کسی که زبان بلد باشه به جز وقت تلف کردن چیزی نیست با مبلغی در حدود یک میلیون رشوه میتونید این یک سال رو هم یه شبه پاس کنید!!!

شهریه دوره حاضرلیق هر سال عوض میشه ولی در حدود 600 دلار هستش.

شهریه تحصیل یک ساله در رشته مجسمه سازی 1400 دلار هست البته هر سال اضافه میشه ولی هر سالی که ثبت نام کنید تا آخر تحصیلتون ثابت می مونه.

هزینه زندگی در باکو و اجاره خونه بالاست، تقریباً در حد شهر های متوسط اروپا، کرایه یک اتاق یک خوابه با یک سالن تقریباً ماهی 360 دلار میشه و چیزی در حدود 300 دلار هم حداقل هزینه مورد نیاز ماهانه برای زندگیه.

ضمناً اشاره کنم که اینجا همه چیز با پول حل و فصل میشه و از بورسیه و این حرف ها کلاً خبری نیست…

در مورد سطح تحصیل هم باید بگم که رشته گرافیک اینجا از ایران خیلی عقب تره و ارزشش رو نداره که از ایران برای تحصیل به باکو اومد. در رشته مجسمه سازی هم خبری از کار مدرن نیست و فقط کار آکادمیک و کلاسیک از بدن رو یاد میدند. رشته نقاشی هم همینه مدرنیسم هم بی مدرنیسم!

امیدوارم که این اطلاعات مفید واقع بشه.

سه‌شنبه، مهر ۰۷، ۱۳۸۸

به زودی...



شنبه، تیر ۰۶، ۱۳۸۸

۱) ما، گروهی از وبلاگ‌نویسان ایرانی، برخوردهای خشونت‌آمیز و سرکوب‌گرانه‌ی حکومت ایران در مواجهه با راه‌پیمایی‌ها و گردهم‌آیی‌های مسالمت‌آمیز و به‌حق مردم ایران را به شدت محکوم می‌کنیم و از مقامات و مسوولان حکومتی می‌خواهیم تا اصل ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را -که بیان می‌دارد “تشکیل‏ اجتماعات‏ و راه‌ پیمایی‌ها، بدون‏ حمل‏ سلاح‏، به‏ شرط آن‏‌که‏ مخل‏ به‏ مبانی‏ اسلام نباشد، آزاد است” رعایت کنند.

۲) ما قانون‌ شکنی‌های پیش‌آمده در انتخابات ریاست جمهوری و وقایع غم‌انگیز پس از آن را آفتی بزرگ بر جمهوریت نظام می‌دانیم و با توجه به شواهد و دلایل متعددی که برخی از نامزدهای محترم و دیگران ارائه داده‌اند، تخلف‌های عمده و بی‌سابقه‌ی انتخاباتی را محرز دانسته، خواستار ابطال نتایج و برگزاری‌ی مجدد انتخابات هستیم.

۳) حرکت‌هایی چون اخراج خبرنگاران خارجی و دستگیری روزنامه‌نگاران داخلی، سانسور اخبار و وارونه جلوه دادن آن‌ها، قطع شبکه‌ی پیام کوتاه و فیلترینگ شدید اینترنت نمی‌تواند صدای مردم ایران را خاموش کند که تاریکی و خفقان ابدی نخواهد بود. ما حکومت ایران را به شفافیت و تعامل دوستانه با مردم آن سرزمین دعوت کرده، امید داریم در آینده شکاف عظیم بین مردم و حکومت کم‌تر شود.

پنجم تیرماه ۱۳۸۸ خورشیدی

بخشی از جامعه‌ی بزرگ وبلاگ‌نویسان ایرانی

اگر با این بیانیه موافق هستید آن را در وبلاگتان بگذارید.

یکشنبه، آبان ۲۶، ۱۳۸۷

Igor Mitoraj ايگور ميتوراژ

igor_mitoraj_ritratto ايگور ميتوراژ در سال 1944 از پدر و مادري لهستاني در شهر اودران آلمان متولد شد.
سپس تحصيلاتش را در آکادمي هنر خارکف در لهستان به پايان رساند.
در سال 1967 بعد از برگزاري چندين نمايشگاه مشترک موفق به برگذاري اولين نمايشگاهش انفرادي از نقاشي هايش در گالري موزه تاريخ در خارکف شد.
در سال 1968 به فرانسه رفت تا در دانشگاه بين المللي پاريس به تحصيلاتش ادامه دهد.
کمي بعد تحت تاثير هنر و فرهنگ آمريکاي لاتين قرار گرفت و حتي سفري يک ساله هم به مکزيک داشت. در همين زمان بود که شروع به پرداختن به مجسمه سازي کرد.
در سال 1974 به پاريس برگشت و دو سال بعد يک نمايشگاه انفرادي ديگر در برگيرنده چند مجسمه برگذار کرد. از ابن نمايشگاه بود که ايگور خودش را به عنوان يک هنرمند پيشرو در حيطه مجسمه سازي مطرح کرد.

artwork_images_573_87066_igor-mitoraj

ايگور که تا اين زمان از گل رس و برنز به عنوان ماتريال استفاده مي‌کرد يعد از سفري که در 1983 به ايتاليا داشت مرمر را به عنوان ماتريال اصلي براي کار انتخاب کرد و کارگاهي رو در شهر پيتراسانتا در ايتاليا براي کار انتخاب کرد.( که البته هر کسي که مرمر ايتاليايي رو از نزديک ديده باشه کاملا درکش مي‌کنه!)
در سال 2006 او چند در برنزي و مجسمه اي از «يحيي تعميد دهنده» براي کليساي سانتا ماريا در رم ساخت. البته نصب این مجسمه ها مقابل کلیسای سنت ماریا در آن زمان باعث مباحثه های زیادی شد چون ممکن بود مجسمه مانع برگذاری مراسم مذهبی بشه. به همین دلیل مجسمه در ۱۱ آگوست جابجا شد.

چند عکس از این کار:

مجسمه

اما در ۲۰ آگوست مجسمه دوباره مشکل ساز شد، اهالی شهر عریضه‌ای بر علیه نصب مجسمه شامل ۴۸۰۰ امضا جمع آوری کردند و اعتقاد داشتند که مجسمه کاملاً ناهماهنگ با تاریخ و معماری محل است. به احتمال زیاد در آینده نزدیک این مجسمه از محل برداشته شود.

ایگور در حال حاظر در پاریس و ایتالیا زندگی و کار می‌کند

igor_mitoraj_24

524902866_f402851d06

igor_mitoraj_1

نظر شخصی‌ام در باره کار های این مجسمه ساز رو در پست جداگانه‌ای خواهم نوشت.

منابع و لینک به گالری های عکس از آثار این هنرمند:

گالری عکس در آرت‌ نت:

http://www.artnet.com/artist/11916/igor-mitoraj.html

مجموعه‌ای از سایت هایی در رابطه با هنرمند:
http://www.artcyclopedia.com/artists/mitoraj_igor.html

ویکی‌پدیا:
http://en.wikipedia.org/wiki/Igor_Mitoraj

برچسب‌ها: ,

جمعه، شهریور ۱۵، ۱۳۸۷

آموزش ساخت پرتره

در یک سال گذشته من و یکی از دوستانم در دانشگاه سعی می کردی امتحان کنیم که میتونیم در مدتی در حدود ۱۵ دقیقه یک پرتره کامل رو از مدل زنده کار کنیم یا نه. مدتی هر ۱۵ دقیقه جامون رو عوض می کردیم و مجسمه نصفه کاره رو خراب می‌کردیم تا دوباره در ۱۵ دقیقه یکی بسازیم.
البته بعد از مدتی متوجه شدیم که برای این کار حداقل ۲۰ دقیقه زمان لازم داریم وگرنه هیچ به ساختن گوش ها هم نمیشه رسید!
مدتی بعد دوستم خسته شد و من تنهایی به کار ادامه دادم و هر کسی که از راه می‌رسید یک پرتره می‌ساختم. اول به بهانه ۱۵ دقیقه «مدل» رو راضی می‌کردم بعد که کار پیش می‌رفت این دفعه مدل بود که خیال نداشت بره و کار تا نیم ساعت یا بیشتر ادامه پیدا می‌کرد.
در یک سال گذشته تقریبن ۳۰ تا مجسمه پرتره کار کردم و این باعث شد که در این زمینه مهارت و سرعتم رو افزایش بدم.
خیال داشتم روش ساخت این پرتره های «۱۵ دقیقه‌ای» رو اینجا آموزش بدم ولی این کار مفصلی هست و مطمئن نیستم که ارزش این همه وقت گذاشتن داشته باشه.
به هر صورت اگر شما این مطلب رو میخونید و علاقه دارید که در این باره یاد بگیرید لطفن در کامنت ها یا به وسیله ایمیل مطلعم کنید.

Jesus Moroles جسوس مورالس

آقای جسوس مورالس مجسمه ساز آمریکایی متولد ۱۹۵۰ در تگزاس هستند و همون طوری که از عکس ها استنباط میشه ایشون گرانیت میخورند و گرانیت می‌آشامند!
اکثر کار های این مجسمه ساز از سنگ گرانیت ساخته شده. البته تا کسی با گرانیت کار نکرده باشه متوجه نمیشه که منظور من از خوردن سنگ چیه!
سنگ گرانیت بر خلاف مرمر که راحت برش میخوره و نرم هست، از استحکام بسیار زیادی برخورداره و سخت ترین ماتریال سنگ برای مجسمه سازی به شمار میاد.(سختی به معنی استحکام)
بنابر این مجسمه هایی رو که عکسش رو در زیر می بینید برای هر برش ۳۰ سانتیمتری ناقابل حداقل بیست دقیقه زوزه دیسک سنگ بر رو به آسمون بلند کرده!
و صیقل دادن هم که به جای خودش! ولی لرومی نداره که نگران آقای مورالس باشیم و بهتره به این فکر کنیم که کارگر های کارخونه سنگ بری بیمه درمانی داشتند یا نه!



هر ماتریالی به اصطلاح زبان خاص خودش رو داره که اگر بتونید زیبایی نهفته در ترکیب و بافت های اون ماتریال رو پیدا کنید این باعث اعتلای نمایشی فرم و زیبایی کار میشه.
و در این سری مجسمه ها همون طور که ملاحظه می‌کنید مجسمه ساز با دادن برش ها و صیقل دادن سطوح بزرگ کار، یا با بریدن و پراندن سطح سنگ هماهنگی بین فرم ها و ماتریال به کار رفته ایجاد کرده که همین باعث تاثیر گذاری هرچه بیشتر این مجسمه ها میشه.

بیوگرافی و عکس های بیشتر در
artnet

برچسب‌ها: , , , ,